آیا انرژی هستهای میتواند به اروپا برای قطع روابط با روسیه کمک کند؟
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۱۹۹۹۵
ساختوساز این نیروگاه اتمی یک دهه کامل از برنامه زمانبندی پیشبینی شده عقب است و مبلغی حدود 12 میلیارد یورو، بیش از بودجه اولیه هزینه شده است. فعالیتهای برنامهریزی شده برای شروع عملیات بهره برداری در سال جاری بار دیگر به تعویق افتاده و به سال 2024 موکول شده است، البته مشکلات موجود تنها منحصر به این نیروگاه (Flamanville-3) نیست؛ برای مثال، جدیدترین نیروگاه هستهای فنلاند که ماه سوم سال 2022 شروع به کار کرد نیز قرار بود 10 سال پیش تکمیل شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حالی که جنگ در اوکراین، اروپا را وادار کرده به هر نحوی وابستگی خود را به گاز طبیعی و نفت روسیه قطع کند، توجه به انرژی هستهای در حال افزایش است و تا حدودی نویدبخش تأمین انرژی قابل اعتماد در قاره اروپا است. طرفداران میگویند که انرژی هستهای میتواند به حل بحران انرژی در اروپا کمک کند و مکمل اصلی برای استفاده از انرژیهای خورشیدی، بادی و سایر فناوریهای تجدیدپذیر در دستیابی به اهداف بلندپروازانه تغییرات اقلیمی باشد.
فاتح بیرول، مدیر آژانس بینالمللی انرژی میگوید: تهاجم روسیه سبب شد ملاحظات امنیت انرژی در اروپا بازتعریف شود. وی در اینباره افزود انتظار میرود در نتیجه عدم تأمین امنیت انرژی، تمایل به انرژی هستهای در اروپا و سایر مناطق جهان یک گام به جلوتر برود؛ اما احیای مجدد هستهای در واقعیت مملو از مشکلات بسیاری است. تلاش برای یافتن جایگزینهای مطمئن برای منابع انرژی روسیه، شکاف سیاسی بین کشورهای اروپا را در موضوع انرژی هستهای تشدید کرده است، زیرا تعدادی از کشورهای دارای نیروگاههای هستهای به رهبری فرانسه، بزرگترین تولیدکننده برق اتمی اروپا، برای افزایش ظرفیت این نوع نیروگاهها تلاش میکنند در حالی که آلمان و سایر کشورهای همفکر با آن مخالف هستند. یک چهارم کل برق مصرفی اتحادیه اروپا از نیروگاههای هستهای تولید میشود. دوازده کشور از انواع قدیمی که عمده آنها در دهه 1980 ساخته شدهاند، استفاده میکنند. فرانسه با 56 راکتور در حال بهرهبرداری بیش از نیمی از کل راکتورهای این قاره را در اختیار دارد.
دور شدن اروپا از سوختهای فسیلی
اتحادیه اروپا انتقال به اشکال سبزتر انرژی را آغاز کرده است؛ اما ملاحظات اقتصادی و ژئوپلیتیکی تلاشهای در دست انجام را پیچیده میکند. ژوئیه سال گذشته که اروپا از طرحی برای دور شدن از سوختهای فسیلی طی 9 سال آینده رونمایی کرد، لحظه مهمی بود. زیرا اطلاق سرمایهگذاریهای پایدار به نیروگاههای هستهای و گاز طبیعی سبب شد، بسیاری از آن انتقاد کرده و آن را اقدامی ضد اهداف سبز عنوان کنند. عملیات نظامی روسیه در اوکراین باعث افزایش قیمت انرژی و تغییر سیاستهای اروپا به سمت منابع سبزتر شده است. 13 راکتور هستهای نسل جدید که در فرانسه برنامهریزی شدهاند، البته با طراحی متفاوت از راکتور فلامنویل، دستکم تا سال 2035 آماده نمیشوند، که به نظر میرسد برای ایجاد تغییر در بحران فعلی انرژی بسیار دیر باشد. ازطرفی، بریتانیا بهتازگی جاهطلبیهای خود را برای احداث هشت نیروگاه هستهای جدید اعلام کرده است؛ اما واقعیت بسیار نگرانکنندهتر است، زیرا، انتظار میرود که پنج راکتور از شش راکتور در حال بهرهبرداری بریتانیا طی یک دهه آتی به دلیل قدیمی شدن متوقف و از مدار تولید خارج شوند، در حالی که تنها یک نیروگاه هستهای جدید، با رهبری فرانسه با تأخیر و هزینه 20 میلیارد پوندی در هینکلی پوینت در جنوب غربی انگلستان، در دست ساخت است. طبق برنامهریزی صورت گرفته فاز نخست آن در سال 2026 وارد مدار تولید خواهد شد سایر طرحهای نیروگاهی در حال اجرا در اروپای شرقی، دور از انتظار است که پیش از سال 2030 به بهرهبرداری برسند.
جاناتان استرن، پژوهشگر ارشد مؤسسه مستقل مطالعات انرژی آکسفورد، میگوید: «احداث نیروگاههای اتمی بسیار زمانبر است، زیرا تکمیل این پروژهها دستکم به 10 سال زمان نیاز دارد» به نظر وی: «مشکل بزرگ، خروج گاز روسیه است و این مشکل اکنون وجود دارد، نه در دهه آتی، زمانی که شاید ما نسل دیگری از راکتورهای هستهای را ساخته باشیم».
در آنسوی، طرفداران توسعه نیروگاههای هستهای میگویند؛ اگر اراده سیاسی وجود داشته باشد، انرژی هستهای میتواند یک راهحل باشد. دولت بلژیک، در توافق با حزب سبز این کشور، تصمیم خود برای حذف تدریجی انرژی هستهای تا سال 2025 را لغو کرد چرا که با تشدید حمله روسیه به اوکراین در ماه گذشته، دوباره عمر فعالیت دو راکتور را برای یک دهه تمدید کرد. انرژی حاصل به بلژیک کمک میکند تا از اتکا به گاز روسیه اجتناب کند، زیرا این کشور از منابع انرژی تجدیدپذیر از جمله توربینهای بادی و پنلهای خورشیدی برای دستیابی به اهداف آب و هوایی اروپا تا سال 2035 نیز بهره خواهد برد. وزیر انرژی بلژیک، در توضیح چرخش خط مشی دولت گفت: تهاجم به اوکراین زندگی را تغییر داد، ما میخواهیم واردات را از روسیه کاهش دهیم.
اما در آلمان که بیش از هر کشور اروپایی دیگر به گاز و زغال سنگ روسیه وابسته است، به نظر میرسد سیاست قبلی عدم استفاده از انرژی هستهای حتی برای رفع بحران انرژی حال حاضر همچنان ادامه دارد. آلمان طبق برنامهریزی قبلی قرار است سه نیروگاه هستهای آخر خود را تا پایان سال جاری تعطیل کند، این آخرین اقدام از برنامهای است که قانونگذاران آن کشور پس از حادثه هستهای فوکوشیما-ژاپن در آگوست سال 2011 تصویب کردند تا تمام راکتورهای هستهای این کشور تا پایان سال 2022 از مدار تولید خارج شوند (هشت واحد بلافاصله بعد از این قانون تعطیل شدند و چهار واحد نیز در پایان دسامبر 2021 برای همیشه تعطیل شدند. سه واحد آخر این کشور هم قرار است در پایان سال جاری (2022) بسته شوند). دو شرکت از بزرگترین شرکتهای انرژی آلمان اعلام کردند که آماده به تعویق انداختن تعطیلی نیروگاهها برای کمک به کاهش وابستگی کشور به روسیه هستند؛ اما حزب سبز که بخشی از ائتلاف حاکم بر برلین است، ادامه فعالیت آنها را رد کرد، چه رسد به بازگشایی راکتورهای هستهای که در دسامبر 2021 تعطیل شدند. اولاف شولتز، صدراعظم آلمان به پارلمان گفته بود: «به دلایلی که فکر میکنم بسیار خوب و درست است، تصمیم گرفتیم که آنها (نیروگاههای هستهای) را تعطیل کنیم؛ اما با بحرانی شدن وضعیت انرژی در اروپا، هفته گذشته صدراعظم آلمان، اظهار کرد، فعال نگهداشتن آخرین راکتورهای هستهای در حال کار این کشور فراتر از قانون 2011، ممکن است برای اطمینان از تأمین برق مورد نیاز، معنی و توجیه مناسبی داشته باشد.
در آخرین لحظاتی که این مطلب در حال نهایی شدن بود، انتشار نتایج دو نظرسنجی انجام شده از مردم آلمان در خصوص تداوم فعالیت راکتورهای هستهای موجود آن کشور، سبب شد خلاصه آن در ادامه ارائه شود. نتایج نشاندهنده تغییر نظر مردم و حمایت گسترده از تداوم فعالیت راکتورهای هستهای، با توجه به شرایط حاکم بر انرژی آن کشور است. نتایج این دو نظرسنجی نشان میدهد که اکثریت مردم آلمان موافق ادامه فعالیت سه راکتور هستهای باقی مانده این کشور پس از پایان سال جاری هستند. پشتیبانی قابل توجهی برای فعال نگه داشتن این واحدها تا پنج سال دیگر و حتی ساخت راکتورهای جدید به منظور تأمین امنیت انرژی مشاهده میشود.
نظرسنجی انجامشده توسط ARD-DeutschlandTrend نشان داد که تنها 15 درصد از افرادی که مورد پرسش قرار گرفتند موافق تعطیلی راکتورهای باقیمانده در پایان سال جاری (همانطور که در سیاست حذف انرژی هستهای آلمان برنامهریزی شده بود) هستند. 41 درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی گفتند که از تمدید چند ماهه عملیات واحدها حمایت میکنند، در حالی که 41 درصد دیگر بر این نظر بودند که کشور باید در بلندمدت به استفاده از انرژی هستهای ادامه دهد. بر اساس این نظرسنجی، حتی در میان حامیان حزب سبز، که اساساً مخالف انرژی هستهای هستند، تنها 31 درصد موافق پایبندی به سیاست قبلی بودند. در مقابل دو برابر یعنی حدود 61 درصد از حامیان سبز، طرفدار تمدید فعالیت راکتورها برای مدت چند ماه بوده و 7 درصد نیز از استفاده بلندمدت از نیروگاههای هستهای حمایت میکنند. در این نظرسنجی 1313 نفر به پرسشهای تلفنی و برخط که در تاریخ 1-3 آگوست سال جاری برگزار شد، پاسخ دادند. اکثر پاسخ دهندگان از سیاست دولت فدرال مبنی بر مستقل کردن آلمان از واردات انرژی از روسیه حمایت کردند، به طوری که 71 درصد از افراد شرکتکننده در نظرسنجی این هدف را صحیح و فقط 24 درصد آن را اشتباه دانستند. نظرسنجی نشان داد که با توجه به وضعیت فعلی انرژی، 81 درصد از کسانی که مورد سؤال قرار گرفتند معتقد بودند توسعه سریعتر انرژی بادی درست است، 61 درصد از افزایش استفاده از نیروگاههای زغال سنگ استقبال کردند.
در نظرسنجی دیگر که توسط مؤسسه نظرسنجی آنلاین Civey به نمایندگی از اشپیگل انجام شده، 78 درصد از پاسخ دهندگان از ادامه فعالیت سه راکتور در حال کار آلمان تا تابستان 2023 حمایت کردند. این نظرسنجی (حدود 5000 نفر به صورت برخط از 2 تا 3 آگوست 2022 مورد سؤال قرار گرفتند) همچنین توافق گستردهای مبنی بر باقی ماندن راکتورهای در حال فعالیت برای مدت طولانیتری نیز نشان داد، به طوری که 67 درصد از افراد سؤال شونده موافق بهرهبرداری از راکتورها برای پنج سال دیگر بودند. در پاسخ به این پرسش که آیا آلمان باید نیروگاههای هستهای جدید بسازد، 41 درصد از پاسخدهندگان، موافق و 52 درصد مخالف بودند. یادآور میشود پس از حادثه نیروگاه فوکوشیما دایچی در ژاپن در مارس 2011، دولت آنگلا مرکل، صدراعظم وقت، تصمیم گرفت تا پایان سال 2022 به تدریج استفاده از انرژی هستهای را متوقف کند. پیش از این سیاست، آلمان حدود یک چهارم برق خود را از انرژی هستهای تأمین میکرد.
حتی در کشورهایی که انرژی هستهای را گزینهای ارزشمند میدانند، انبوهی از موانع بر سر راه هستند. مارک هیبز، کارشناس هستهای در بنیاد کارنگی، میگوید: «این دستیابی به انرژی یک شبه اتفاق نمیافتد». برنامههای رئیسجمهور امانوئل ماکرون برای رنسانس انرژی هستهای در فرانسه، موجی از راکتورهای اتمی بزرگ و کوچک نسل جدید، با قیمت اولیه تخمینی 50 میلیارد یورو را پیشبینی کرده است، هزینهای حیرتانگیز که دیگر کشورهای اروپایی نمیتوانند یا نخواهند توانست تأمین آن را بر عهده بگیرند. ماکرون اذعان دارد که ساخت این نیروگاهها سریع نخواهد بود، زیرا علاوه بر دلایل متعدد، این توسعه نیازمند آموزش نسل جدیدی از مهندسان انرژی هستهای است.
آقای استرن از مؤسسه مطالعات انرژی آکسفورد میگوید: «بیشتر دولتها تنها فشار میآورند، در حالی که حتی اگر شروع به ساختن نیروگاههای اتمی کنند، زمان زیادی طول میکشد. همه فناوریهای دیگر حوزه انرژی به سرعت در حال پیشرفت هستند و همه آنها ارزانتر میشوند، در حالی که هستهای پیشرفت نمیکند و گرانتر نیز میشود». بهگفته سوفی کوربو از مرکز سیاست جهانی انرژی در دانشگاه کلمبیا، بسیاری از راکتورهای فرسوده فرانسه که برای ایجاد استقلال انرژی پس از بحران نفتی دهه 1970 ساخته شدند، برای بازرسیهای ایمنی متوقف میشوند و این کار را برای انرژی هستهای فرانسه دشوار میکند تا بتواند به کاهش فشار واردات انرژی از روسیه کمک کند. او اظهار میدارد: «تولید هستهای در سالجاری در فرانسه کاهش خواهد یافت مگر اینکه راهحل جادویی پیدا شود؛ اما هیچ راهحل جادویی وجود ندارد». با این حال، حمله نظامی مسکو ممکن است به معکوس کردن نزول تدریجی این صنعت در اروپا و جهان کمک کند.
بهتازگی یک سری اطلاعیههای خوشبینانه نیز از طرف برخی کشورها منتشر شده است. برای نمونه، بریتانیا در ماه گذشته اعلام کرده که تصمیم به افزایش ظرفیت هستهای خود دارد. هلند علاوه بر یک راکتورهستهای، قصد دارد دو راکتور دیگر نیز احداث کرده و ظرفیت انرژی خورشیدی، بادی و زمین گرمایی را افزایش دهد.
در اروپای شرقی، تعدادی از کشورها با همکاری روسیه در حال برنامهریزی برای ساخت راکتورهای هستهای جدید هستند، اقدامی که در صورت تداوم تهاجم روسیه به اوکراین، اجرایی شدن آنها قابل پیشبینی نیست. شرکت NuScale آمریکا که طراحی راکتور جدیدی از نوع SMR (راکتور کوچک مُدولار) را انجام داده و در حال تبلیغ برای فروش آن است، ادعا میکند، ساخت این نوع راکتور ارزانتر و سریعتر خواهد بود. زیرا اجزای اصلی آن در کارخانه مونتاژ خواهند شد. براساس اطلاعات موجود، این شرکت قراردادهای اولیه را با رومانی و لهستان امضا کرده است. از نظر تام موندی، مدیر ارشد بازرگانی این شرکت، تهاجم روسیه میل مشتریان به در نظر گرفتن انرژی هستهای بهعنوان بخشی از ترکیب سبد انرژی آنها را تقویت کرده است. اطلاعات منتشر شده نشان میدهد که شرکت برق رومانی، در حال پیگیری احداث یک نیروگاه با راکتور NuScale و نیز دو راکتور کانادایی (از نوع آب سنگین CANDU) برای تکمیل یک جفت راکتور هستهای موجود است که حدود 20 درصد برق آن کشور را تأمین میکنند.
به نظر کارشناسان حوزه انرژی، بحران اوکراین ضرورت تقویت امنیت تأمین انرژی را به کشورهای اروپایی نشان داده است، طولانی مدت شدن این جنگ میتواند به استقلال بیشتر انرژی آنها با توسعه انرژی هستهای در آینده کمک کند.
پژوهشگر حوزه انرژی
223223
کد خبر 1664697منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: انرژی هسته ای آژانس بین المللی انرژی اتمی فرانسه نیروگاه های هسته ای راکتورهای هسته ای استفاده از انرژی انرژی هسته ای انرژی هسته ای نیروگاه هسته ای پایان سال جاری هسته ای جدید بهره برداری برنامه ریزی نیروگاه ها هسته ای آن کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۱۹۹۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه آکسفورد گفت: من تقابل بیشتر و همکاری کمتر در جهان را شاهد هستم. این یک روند رو به رشد در سالهای گذشته بوده است؛ رویارویی بسیار بیشتر و همکاری بسیار کمتر. من دنیایی را بسیار پراکندهتر میبینم. من دنیایی را میبینم که در آن قوانین رعایت نمیشود. من قطبیت بیشتر و چندجانبه گرایی کمتر میبینم. من میبینم که چگونه وابستگیها تبدیل به سلاح میشوند. من شاهد هستم که سیستم بینالمللی که پس از جنگ سرد به آن عادت کرده بودیم، دیگر وجود ندارد. آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
بورل افزود: من چین را میبینم که به جایگاه ابرقدرتی میرسد. آنچه چین در ۴۰ سال گذشته انجام داده در تاریخ بشریت بینظیر است. در ۳۰ سال گذشته، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان، از ۶ درصد به تقریباً ۲۰ درصد رسیده است، در حالی که ما اروپاییها از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد و ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد رسیده است. این یک تغییر چشمگیر در چشمانداز اقتصادی است. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ما و ایالات متحده است. نه تنها در تولید کالاهای ارزان، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، در خط مقدم توسعه فناوری و ساخت فناوریهایی که آینده ما را شکل خواهند داد. چین «دوستی بدون محدودیت» را آغاز کرده است.
این دیپلمات اروپایی تصریح کرد: من گفتم جهان چند قطبیتر است - بله، این درست است. همزمان قدرتهای میانی، مانند هند، برزیل، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، ترکیه در حال ظهور هستند. آنها در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم هستند. چه بریکس باشند و چه غیر بریکس، ویژگیهای مشترک بسیار کمی دارند، بجز میل به کسب جایگاه بیشتر و صدای قویتر در جهان، و همچنین مزایای بیشتر برای توسعه خود. برای رسیدن به این هدف، آنها استقلال خود را به حداکثر میرسانند، تمایلی به جانبداری ندارند، بسته به شرایط یک طرف یا طرف دیگر را محافظت میکنند. آنها تمایلی به انتخاب اردو ندارند و ما نباید آنها را به سمت انتخاب اردو سوق دهیم.
بورل افزود: ما اروپاییها میخواستیم در همسایگی خود حلقهای از دوستان ایجاد کنیم. به جای آن، آنچه امروز داریم حلقهای از آتش است. حلقهای از آتش که از ساحل به خاورمیانه، قفقاز و اکنون در میدانهای نبرد اوکراین میآید. توماس گومارت، مدیر مؤسسه فرانسوی روابط بینالملل، در حال تجزیه و تحلیل نقاط ضعف اقتصاد جهانی است. چند مورد از این نقاط بسیار به ما نزدیک است؛ دریای سرخ برای تجارت، تنگه هرمز برای نفت و گاز و دریای سیاه برای صادرات غلات. آنها در مجاورت ما هستند و در برخی از آنها ما حتی با مأموریتهای نیروی دریایی اتحادیه اروپا درگیر هستیم، مانند آنچه در دریای سرخ است.
او در ادامه گفت: اکنون دو جنگ داریم، دو جنگ که وقتی به بروکسل آمدم، در کار نبود. دو جنگ وجود دارد که در آن مردم برای سرزمین میجنگند. این نشان میدهد که جغرافیا بازگشته است. به ما گفته شد که جهانی شدن، جغرافیا را بیربط کرده است، اما نه. بیشتر درگیریهای ما مربوط به زمین است، سرزمینی که در مورد فلسطین وعده داده شده و در مورد اوکراین سرزمینی در تقاطع دو جهان و این مبارزه برای زمین، خونهای زیادی را ریخته است.
بورل گفت: در عین حال شاهد شتاب روندهای جهانی هستیم. تغییرات اقلیمی دیگر مشکلی برای آینده نیست. فروپاشی آب و هوا در حال حاضر رخ داده- برای فردا نیست، برای امروز است. تحولات تکنولوژیکی - به ویژه، هوش مصنوعی. اینها تغییراتی را ایجاد میکند که ما نمیتوانیم به طور کامل درک کنیم. جمعیت شناسی نیز به سرعت در حال تغییر است. مهاجرت به ویژه در آفریقا که ۲۵ درصد از مردم جهان در سال ۲۰۵۰ در آن زندگی خواهند کرد. در سال ۲۰۵۰، از هر چهار انسان یک نفر در آفریقا زندگی میکند و در عین حال شاهد افزایش نابرابریها، کاهش دموکراسیها و در خطر افتادن آزادیها هستیم. این چیزی است که من میبینم. در این چشمانداز، نقش اتحادیه اروپا و نقش بریتانیا باید مشخص شود. نمیدانم نقش ما کدام خواهد بود. اما مطمئناً این بستگی به پاسخ ما به چالشهایی دارد که با آن روبرو هستیم - ما هشدارهایی میشنویم مبنی بر اینکه اروپا ممکن است بمیرد، باید چکار کنیم؟
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد: اول، ما نیاز به ارزیابی روشنی از خطرات روسیه داریم - روسیه به عنوان وجودیترین تهدید برای اروپا در نظر گرفته میشود. شاید همه اعضای شورای اروپا با آن موافق نباشند، اما اکثریت پشت این ایده هستند. روسیه برای ما یک تهدید وجودی است و ما باید ارزیابی شفافی از این خطر داشته باشیم. دوم، ما باید روی اصول، همکاری و قدرت کار کنیم. ما مدلی ساختیم – مدل اروپایی – بر اساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود – و موفقیت چشمگیری بوده است. ۷۰ سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم که وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانیها آن را «Wandel durch Handel» مینامند، همگرایی سیاسی ایجاد میکند. این تغییر سیاسی را در روسیه و حتی چین به همراه خواهد داشت. خوب، این اشتباه ثابت شده است. اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با روسیه، وابستگی متقابل صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به ویژه به سوختهای فسیلی تبدیل شد و بعداً این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد. امروز پوتین یک تهدید وجودی برای همه ماست. اگر پوتین در اوکراین موفق شود، به همین جا بسنده نخواهد کرد. چشمانداز داشتن یک دولت دست نشانده در کییف مانند دولت بلاروس، و نیروهای روسی در مرز لهستان، و کنترل روسیه بر ۴۴ درصد از بازار غلات جهان، چیزی است که اروپاییها باید از آن آگاه باشند. همه بیشتر و بیشتر از آن آگاه میشوند. اما من میدانم که همه در اتحادیه اروپا این ارزیابی را ندارند. اکنون پوتین کل غرب را به عنوان یک دشمن میبیند. او در بسیاری از سخنرانیهای خود این را به صراحت بیان کرد.
بورل درخصوص شرایط کنونی در غرب آسیا هم گفت: و جنگ دیگر. پاسخ نامناسب اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس خاورمیانه را در بدترین چرخه خشونت در دهههای اخیر فرو برد. جیک سالیوان یک هفته قبل از هفتم اکتبر گفته بود که خاورمیانه هرگز اینقدر آرام نبوده است! اما آرام نبود. فقط نگاهی به اتفاقات کرانه باختری بیندازید تا متوجه شوید که اصلاً آرام نبود. حالا دو جنگ داریم. و ما اروپاییها برای آن آماده نیستیم. آنچه اکنون در غزه اتفاق میافتد، اروپا را به گونهای به تصویر کشیده است که بسیاری از مردم آن را درک نمیکنند. آنها تعامل سریع و قاطعیت ما را در حمایت از اوکراین دیدند و از نحوه برخورد ما با آنچه در فلسطین روی میدهد تعجب کردند. فرآیندهای تصمیمگیری اتحادیه اروپا چگونه کار میکند؛ اتفاق آرا. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۸ نفر از یک طرف، ۲ نفر از طرف دیگر رأی دادند و دیگران وقتی زمان تصمیمگیری درباره آتش بس فرا رسید، رأی ممتنع دادند. اما اگر ما در یک جا چیزی را «جنایت جنگی» بنامیم، باید زمانی که در هر جای دیگری اتفاق میافتد، آن را به همان نام بنامیم. آنچه در ۶ ماه گذشته در غزه رخ داده، وحشت دیگری است.
این دیپلمات اروپایی تاکید کرد: باید به دنبال یک طرح صلح باشم. فکر میکنم اعراب باید چشمانداز خود را برای حل و فصل سیاسی اوضاع ارائه دهند. من از وزرای امور خارجه کشورهای عربی دعوت کردم که به بروکسل بیایند و پیشنهادات خود را توضیح دهند. ما باید به همه بفهمانیم که راه حل نظامی وجود ندارد. خب، همه میگویند که راهحل دو کشوری را میخواهند. ما ۳۰ سال است که از اسلو این را تکرار میکنیم. اما در اسلو، راه حل دو کشوری بخشی از توافق نبود. گفتند «بعداً شاید بتوانیم»، اما در متن نیست. اگر بر این باوریم که راه حل دو دولتی تنها راه حل است، جامعه بینالمللی باید بسیار بیشتر مشارکت کند و این را نه به عنوان نقطه شروع، بلکه به عنوان نقطه پایان بازی در نظر بگیرد. اگر نابودی یا مهاجرت اجباری فلسطینیها را کنار بگذاریم، راهحل چیست؟ وقتی این سوال را از دولت نتانیاهو میپرسیم، تنها پاسخی که میگیریم این است؛ «ما راهحل دو دولتی را نمیخواهیم». میپرسیم چه میخواهید؟ و این همان چیزی است که جامعه بینالمللی باید بارها و بارها بپرسد تا به دنبال پاسخی باشد که بتواند از یک تراژدی انسانی دیگر جلوگیری کند. در ایرلند شمالی اتفاق افتاد، در اروپا اتفاق افتاد. دشمنان قدیمی امروز همسایگان خوبی هستند و بیشتر از همسایگان خوب، بهترین دوستان هستند. باید امکان پذیر باشد، اما برای این که [این امکان] فراهم شود، زمین باید تقسیم شود. آنها نمیتوانند با هم زندگی کنند، آنها باید در کنار هم، در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هر کدام با خانه، سرزمین، دولت، قلمرو و ظرفیت سیاسی خود. این یکی از مهمترین چیزهایی است که اروپاییها باید حل کنند.
منبع: ایسنا
کد خبر 750686